یک تلفن کوتاه داشتم، خیلی کوتاه، اندازه اینکه بشنوم یک خانواده از عزیزانمان در یک ماشین بوده اند و همه غیر از مادر خانواده فوت کرده اند. گیج گیج میزنم از شنیدن خبر، از نبودن ناگهانیشان، از رفتن ناگهانی، از اینکه دیروز دختر خانواده را به خاطر خواستگار عاشق پیشه اش اذیت کردیم و الان گیج گیج باید در مورد محل دفن دخترک و دیگران صحبت کنیم.
عجبا
عجب عجب عجب
صبر به شما و مادر این عزیزانت
ممنون پوران جانم، خداوند مهربان هرچیز که به ماها نداده باشه، صبر زیاد داده.