مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

آرامش

سلام

ماورای باورهای ما، ماورای بودن ها و نبودن های ما آنجا دشتیست.

فراتر از همه ی تصورات راست و چپ تو را آنجا خواهم دید.

امروز روزی بود، یک روزی شبیه سخت‌ترین روزهای زندگیم، دلم میخواست می‌تونستم گوشه قلبم را نوازش کنم ، بگم مریم جانم، من هستم ، نگران نباش.

نظرات 2 + ارسال نظر
خورشید سه‌شنبه 11 اردیبهشت 1403 ساعت 21:14

چه میکنه این روزگار با ما

روزگار با ما، یا ما با روزگار؟

نسیم دوشنبه 10 اردیبهشت 1403 ساعت 09:26

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد