مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

بستنی یخی

سلام

سفر کاریم از یک هفته فعلا رسیده به دوهفته، طبق اعلام مدیرم به تیم، تا اجرای کامل کار، کسی اجازه برگشت نداره،با هزار کلمه جورواجور موضوع غبه به همسفر گفتم ، فقط نگاه کرد.با نیما خرید رفتیم، برای اولین‌بار کلی بستنی خریدیم برای فریزر، مدلهای مختلف. باهاش حرف زدم، توضیح دادم نیستم، ممکن است دلش تنگ بشه، دل من هم حتما تنگ میشه، وقتی دلش تنگ شد برام وویس بگذاره، هر زمانی از شبانه روز.  مواظب پدرش باشه. بهم جواب میده نگران بابا جون نباش، وقتی دلش تنگ شد ، بهش میگم عزیزم،قشنگم غصه نخور همسرت برمیگرده

نظرات 4 + ارسال نظر
پت یکشنبه 2 اردیبهشت 1403 ساعت 13:41

چقدر ماهه این بچه
امکان اینکه اخر هفته ها با هم باشید نیست؟

یکی از ماه‌های زیبای روزگار هست این پسر
نه متاسفانه، من پیوسته کار هستم تو این مدت

عابر یکشنبه 2 اردیبهشت 1403 ساعت 12:18

چرا خوردن بچه کار بدیه؟ آیا نباید ایشون رو به خاطر این حرفش خورد؟ مریم جون فیلم زیاد بگیر ازش وقتی اینطوری حرف میزنه

خوردن ایشان مجاز هست ، تحت هر شرایطی.
من کلا با دوربین میانه خوبی ندارم، دوربین دستم بگیرم ، تمرکزم از روی بچه برداشته میشه

دزیره یکشنبه 2 اردیبهشت 1403 ساعت 09:31 https://desire7777.blogsky.com/

عزیز دلم با این جملات قشنگش

دونه دونه این بچه‌ها فرشته ان، هم خودشون هم کلامشون

نسیم یکشنبه 2 اردیبهشت 1403 ساعت 09:20

ای جانمنیماس مهربون و با هوشی خدا ححفظش کنه
ولی 2 هفته هم خیلی زیاده امیدوارم از پس دلتنگی نیما بر بیای و سلامت و زودی برگردی

خیلی زیاد هست، امیدوارم طولانی تر نشه، همین الان دلتنگم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد