مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

دنیای صورتی

توی قسمتهای اول سریال فرندز، یک سکانس رختشویی دارهدکه توی اون  به خاطر یک جوراب قرمز همه لباسهای سفید به صورتی  تبدیل میشن. سکانس بانمکی بود و کلی آدم میخندید ولی ظاهرا این خنده ها فقط مال فیلمه، امان از وقتی که تو ‌واقعیت اتفاق بیافته، شال زرشکی رنگم به هیچ لباسی رحم نکرده و تمام لباسها صورتی شده، اصلا هم نمیدونم این شال چطوری رفته قاطی اون لباسها.دلم میخواست برای دونه دونه لباسهای به فنا رفته گریه کنم، ولی  از آنجاییکه کارخیلی لوسی هست،  اشکهایم را برای مواقع بحرانی تر نگهمیدارم.

*تپلک تازه وارد خانواده ما چند روزیه که بستری شده، زردی داره و دل آدم از دیدن ضعیفی و نگاه مظلومش آتیش میگیره، داشتم فکر میکردم این نازنازی خانم این همه آدم دوروبرش هست و از همه مهمتر مادرش را داره که شبانه روز چشم بهش دوختن که مبادا مشکلی داشته باشه، اون طفل معصومهایی که فقط به دنیا میان و بعد رها میشن یا حتی رها هم نمیشن، دلسوزی بالای سرشون نیست، جطوری بزرگ میشن؟ 

الهی که هیچ کوچولویی بدون پدر مادرش بزرگ نشه، الهی که قرار نباشه اگر هستند اونهای که آرزوی داشتن فرشته دارند، در مقابل بچه هایی باشند که آرزوی داشتن پدر مادر داشتن داشته باشن، بزرگترها قوی هستند، میتونند با نداشته هاشون کنار بیان، این نازنینهای معصوم گناه دارند، اذیت میشن.

نظرات 2 + ارسال نظر
مگهان سه‌شنبه 25 خرداد 1395 ساعت 20:03

یاد دخترک داییم افتادم که مادرش به دنیا آوردش و تموم...
بچه شد مال ما، دردناکترین اتفاقیه که یه بچه ممکنه تجربه ش کنه، البته که نمیفهمید بچه ی دو روزه ی طفلی

امیدوارم قدمش خیلی خیلی خوب باشه و حالشم به زودی خوب شه مرمرک جان:)

ممنون عزیز دلم، انشالا خودت خاله بشی و حس شیرینش را تجربه کنی. نفهمیدم چه اتفاقی برای دختر دایی افتاد؟

uncle شنبه 22 خرداد 1395 ساعت 12:09

تبریک می گم مریم عزیز
خدا برای خانواده حفظش کنه

ممنونم، عمو خاله نشدی نه؟؟؟بسیارچیز دل نشینیه این خاله شدن
خدا سبیلچه جان رابرای شما و مادرجانش حفظ کنه.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.