مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

توت فرنگی

سلام
اولین محصول خانه جدید چیده شد، دوتا دونه توت فرنگی خوش آب و رنگ با مزه خاص و فوق العاده. همسفر نگاهم‌میکنه و می‌پرسه حالا دیگه خونه جدید خوبه؟
کارهایی که پیمانکار بیرونی میخواد تقریبا تمام شده، یک هزارتایی کار جزیی مونده که کار خودمون هست ، اونهم تو شرایطی که شرایط کاری هردومون اجازه مرخصی نامیده. در زمان کوتاه حضورم در خانه ، به علت حوض کوچولوی حیاط، لباس پسرکم در عرض  حدود دو ساعت چهار مرتبه عوض شد ، توی آب میشینه و دلش نمی‌خواهد لباسش خیس باشه، آخه چطوری میشه که اینجوری فکر می‌کنه.
بین درخت انجیر و دورچین شمشاد، یک درخت کوچولو با یک جفت میوه سبز و‌ کال که نمی‌شناسمش کشف کردیم، تلاش کردم از شنیدن میو‌میو پشت سرم و با فاصله نزدیک جیغ نزنم و فرار نکنم.
به لطف باران و طوفان پنجشنبه، باغچه و حیاط سیراب شدند و البته درخت جوان صنوبر کج شده.
عمیقأ آرزو میکنم چشمهایم را ببندم و شرایط به هم ریخته الان تمام شده باشه، 
خرداد ماه هست، ماه خودم و این هفته هفته خودم ، دلم آرامش میخواد، دلم خلوت کوتاه میخواد، دلم یک دودوتا با روح و روانم میخواد، دلم یک کلام ساده `خیالت راحت، من هستم، با هم هستیم`میخواد،خیلی پرهزینه و زمانبر نیست گفتنش.
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.