مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

اسفندی که میگذرد

سلام

حال و احوال شما؟

دیدید یه روزهایی آدم از شدت فکر و خیال به خودش میپیچه؟ آروم و قرار نداره؟ هرچی ساعت را نگاه میکنه نمیگذره. این مدل روزها وقتی گذشت باید با یک پاک کن محکم از ذهن پاک کرد.

توی این روزها فقط باید پسرک را به آغوش کشید،صدای کوبش قلبش را گوش کرد،عطر تنش را بلعید، آشپزی و مسخره بازی کرد، رق.صهای داغون کرد و هی تکرار کرد که چون میگذرد، قطعا غمی نیست.

تو مثل من رویاتو میبافی

بادست من موهاتو میبافی

خورشیدو با چشمات روشن کن

یکبار ماهو قسمت من کن

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.