سلام
خیلیامون از بزرگ شدن و تغییرات بچه ها شگفت زده شدیم، خیلیامون این حجم از تغییرات را باور نمیکردیم، خیلیامون حوصلمون سر میرفت وقتی مامان باباهای تازه، هی از بچه هاشون و تغییراتشون گفتند، اما درگیر که شدیم ، تازه فهمیدیم شنیدن کِی بُوَد مانند دیدن.
دارم میمیرم از ذوق بزرگ شدنش، فهمیدنش، میمیرم از ذوق تقلید کردنش از تمام جزییات رفتاری خودمان.
سعی میکنیم روزانه کتاب بخونیم، کتابهایی پر از جوجه و هاپو و جانورهای رنگی دیگر داریم، سعیمان خیلی موفق نیست، جانَکَم به کتاب خوردن بیشتر از کتاب خوندن ارادت داره، تازه بعضیهاش را هم بیشتر میخوره، احتمالا خوشمزه تر هست.
میدانید دغدغه بزرگم چیست؟این حجم شاد بودنش حفظ شود، همیشگی باشد، کم نشود، علی رغم هرچه در آینده پیش آمد.