مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

سلام

فکر نمیکنم سابقه سکوتم توی خونه بیشتر از یکی دو ساعت شده باشه، از یک ساعت که عبور میکرد، تمام‌قلبم بالا پایین میشد، انگار که دنیا داشت به آخر میرسید.

الان سه روزه دهنم قفل شده، یک دنیا حرف پشت لبام گیر کرده، اما یک چیزی محکم دهنم را گرفته .‌یک دوری از همه میخوام تا بتونم فکر کنم و از شوک دربیام اما امکانش نیست.

هی توی ذهنم تکرار میکنم این روزها میگذره، حتما میگذره

نظرات 1 + ارسال نظر
فیروزه سه‌شنبه 26 شهریور 1398 ساعت 17:54

سلام ، تنش و ناراحتی تو همه زندگیها هست . از خط قرمزها عبور نشه مهمه .فقط یه نکته :
حتی اگر جایی هم پایی لغزید یک بار فرصت دادن عین عدالته . عصبانیت و ناراحتی رو با خودت حمل نکن . لازم بود داد بزن ، گریه کن و خودتو تخلیه کن ، اینجوری برای خودت بهتره . سکوت غمباد میاره .

سلام
ممنون از کامنت و پیشنهاداتتون.
لغزشی تو کار نیست، بحث برداشتهای اشتباهه خودمه. کسی تغییر نکرده، از اول خودم طبق خواست خودم از ادمها شناخت پیدا کردم، الان متوجه اشتباه خودم شدم و خوب این درد داره.
فکر کنم کلمه غمباد شما الان دقیقا حال منو توصیف میکنه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.