مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

سلام

صبح زیبای بارونیتون به خیر

من توی کارم گاهی باید به مراکز بیمارستانی سر بزنم. میتونم با توجه به شرایط کارم گاهی از همکارهای دیگه بخوام بازدید را انجام بدهند. مدتی بود که هی پیچونده بودم، هی پیچونده بودم، تا بلاخره امروز. بازدید امروز از مرکز طبی کودکان هست و علی رغم اینکه مدیرم خیلی کارم داشت، جماعت همکار هیچ رقمه راضی به حضور نشد و این شد که من تو راه مرکزم. حوصله ترافیک این موقع اتوبان را نداشتم و فعلا مترو سوارم. عالمی داره این واگن ویژه خواهران.از شیر مرغ تا جون آدمیزاد مدل به مدل و رنگ به رنگ میفروشن. از همه باحالتر دو خانمی هستند که در کنار من نشستند. بدون اینکه ظاهرشون نشون زده، هردو باردار هستند و  ظاهرا هردو هفته ۲۳. تو این نیم ساعتی که همراهشون هستم  کله پاچه خاندان همسرشون را بار گذاشتند و خیلی شدید مشغول بحث هستند. هرچقدر هم صدای هندزفری بالا میره باز هم  فایده نداره، بی خیال آسیب رساندن به پرده گوشم شدم و غرق شنیدن شدم. یاد سریالهای قدیمی افتادم که پیرزنی پشت درب گوش میداد، حالا من تو مترو در حال گوشیدن هستم، البته نیازی به دقت نیست، هردوبانو با جزییات و خیلی بلند صحبت میکنند و من هم عجیب و غریب جذب داستانشان شدم و امیدوارم قبل از رسیدن به ایستگاه اخر بفهمم دلیل دعوای شدید پدر شوهر و خواهر شوهر این یکی چی بوده که تازه از این خانم مخفی هم کرده اند ولی چون ایشون خیلی باهوشه فهمیده.

*راستی شما ریمل لازم ندارید؟ یک بانوی تپلی یک چیزی با خرده مژه اینجا با اصرار میفروشد و میگوید در مغازه صد تومان است و او دوتا را ۳۵ میدهد.

*مگه خانمهای باردار میتونند بینی عمل کنند؟شوهر جِزِ جیگر زده یکی از این بانوان باردار که اسمش هم بهمنه، میخواد بینی عمل کنی، این بانو هم تهدیدش کرده و گفته تا من عمل نکنم حق نداری عمل کنی، بهمن هم قبول نکرده، بانو زنگ زده با مامان بهمن، مامانش دعواش کرده و گفته تا زنت هست به تو نمیرسه، زنت واجب تره( من نفهمیدم این یک تعریف بوده یا توهین؟)

نظرات 6 + ارسال نظر
هدی چهارشنبه 23 آبان 1397 ساعت 13:19

سلام مرمر خیلی بامزه بود خخخخ تا زنت هست به تو نمی رسه خخخ متوجه نشده متلک خورده

والا طرف خیلی شوت بود، خواستم توجیهش کنم بفهمه، گفتم بی خیال، بزار خوش باشه

هما چهارشنبه 23 آبان 1397 ساعت 11:31

ممنونم عزیزم

خواهش

هما سه‌شنبه 22 آبان 1397 ساعت 10:27

سلام مریم جان شما در زمینه ایزو 17025 هم فعالیتی دارید؟ من یه کمک می خواستم

سلام. متاسفانه خیر. فعالیت و اطلاعاتی ندارم

پویا سه‌شنبه 22 آبان 1397 ساعت 09:53

سلام
حال و هوای واگن مترو و خلاصه گفتمان اون دو خانم رو خیلی باحال و جالب توصف کردین، کلی خندیدم اول صبحی. ممنون

نوش جانتان

عمو سه‌شنبه 22 آبان 1397 ساعت 09:08

در ارتباط با دغدغه برخی از مردم ... باید بگویم

یه جایی ... توی یک فیلمی ... یه دیالوگی داشت که می گفت خدایا من رو گاو کن

هااااا، راست گفته، گاو خوبه، اینقدر دغدغه جدی نداره

samira سه‌شنبه 22 آبان 1397 ساعت 08:39 http://sama92.blogfa.com

همه داستان یک طرف توصیه مامان بهمن یک طرف
کلی خندیدم از این گذر مترویی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.