مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

سلام

جمعه شبها سعی میکنم هی به خودم تلقین کنم که استرس نداشته باش، اشکال نداره که فردا شنبه هست و اشکال نداره اوضاع کارخونه به دلایل مختلف قاراشمیش هست، یک عالمه چیزهای دیگه هم اشکال نداره. برای بهتر شدن روح و روانم شنبه صبح زودتر بیدار میشم، علی رغم اینکه میدونم ۸ صبح باید همه چیز را پاک کنم، کلی با وسواس ارایش میکنم تا حالم جابیاید اما.....

تغییرات زیادی تو کارخونه داریم و روزهای پرفشارو پراسترسی میگذره. یک موقعهایی مثل الان  حس میکنم قلبم داره میترکه، حتی گاهی واقعا واقعا میترسم .

*بد خوابی دیشب با موضوعات بالا ارتباطی نداره.

نظرات 1 + ارسال نظر
امیر شنبه 14 بهمن 1396 ساعت 19:15

سلام
ی پیشنهاد داشتم اگه دوست دارین ی کانال تلگرامی بزنید تا دوستان که اینجا رو می خونیم بیشتر آشنا بشیم اونجا با هم

سلام. ممنون از پیشنهادتون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.