مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است


یک آقای مهندسی هست، هر هفته دو شنبه ها با ما جلسه داره.جلسه ها خیلی مهمه، اما...صداش برای من خواب آوره شدیدا. شکنجه میشم این دوساعت. خودم را نیشگون میگیرم،توی جام وول میخورم،گوشی چک میکنم، اینجا میام،اما فایده نداره،پلکهام رو همه.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.