مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

این روزها


سلام به روی ماهتون


امیدوارم آخر هفته بسیار آرامبخشی گذرونده باشید البته تا حالا.


همین اول کاری یک تبریک بسیااااااار ویژه به یک دوست عزیز میگم به خاطر پدر شدنش، خانعمو،امیدوارم قدم گل پسرتون برای زندگی شما و همسر عزیزتون پر از خیر و برکت باشه. الهی که وجودش و وجودتون پر از سلامتی باشه و آشیونه سه نفرتون روز به روز گرمتر بشه(ماشالا با این رازداریه ، آخه چطوری این همه وقت نگفتین؟؟؟).


و اما اینروزهای من، با توجه فاصله زمانی بین کار قبلی و کار جدید خیلی کوتاه شد و از آنجایی که محیط مارخانه فعلی تنها یک خیابان با کارخانه سابق فاصله داره، من الان تو این کارخانه بسیار گیجم،یک لحظاتی فراموش میکنم محیط کارم عوض شده وچند لحظه منگانه اطراف رانگاه میکنم و تازه یادم میاد که بله، من دیگه آنجا نیستم،اینجا هستم و اما اینجا، محل جدید کارم بسیار متفاوته با محیط کار قبل، حجم کار،‌حساسیت کار، مسئولیتم، همه چیز بسیار سنگینتره، اما وجود نظم ودسیپلین کاری باعث میشه اگر استرس و فشار کاری هم وجود داشته باشه، صرفا فشار کار باشه نه فشارهای ناشی از حاشیه های بیشمار و تصمیم گیریهای دیکتاتورانه و گاها بچه گانه،بگذریم.


در محل کارم دسترسی به نت ندارم و با توجه به یک ساعت بیشتر بودن زمان کارم، عملا حضورم در نت کمرنگ شده، نمیدونم این وضعیت تا کی ادامه داره اما به هرحال من که صبورم، نوشته های شمارا هم با چشمان خوابالو در موقع خواب نگاه میکنم ،تا ازتون بیخبرنمونم. 


*درموقعیت جدیدم،احتیاج زیاد به استفاده از زبان انگلیسی دارم، متاسفانه فرصت کلاس رفتن ندارم،اگر راهنمایی خاصی برای بهبود وضعیت مکالمه انگلیسی دارید ممنون میشوم. 


*گفتن واژه تسلیت میگم برای من ازسخترین کلماته،درواقع از بیهوده ترین کلمات، وقتی یکنفرداغداره،وقتی عزیزی را از دست داده، گفتن این کلمه برای من مثل جوک‌گفتنه، اینکه بگم من دردت را میفهمم،درحالیکه واقعا نمیفهمم، یک جورایی اذیتم میکنه، امابه هر حال ، عرفه،رسمه ادبه، احترامه، نمیدونم هرچی هست انگار اینکلمه بایدگفته بشه، ناچارمبا اینکه میدونم هیج چیزی آرومت نمیکنه، اما عزیزدلم،تسلیت میگم، میدونم این میتونی اینروزهای سخت را بگذرونی،آرزو میکنم آرامش به لحظه لحظه های زندگی خود ت و خانواده محترمت برگرده.





نظرات 6 + ارسال نظر
بانو سرن شنبه 18 مهر 1394 ساعت 02:41 http://serendarsokoot.blogsky.com/

مریم کار جدید اینجا کمرنگت کرده ها!

والا چی بگم بانو، روم سیاه.

زیتون یکشنبه 12 مهر 1394 ساعت 19:44

کار جدید مباااارک
من تو انگلیسی کلا عربم. نیس که تو فارسی استادم! والا. نصف دیالوگامون آلیاژیست از زبانهای زنده و مرده دنیا
خیلی خانوووومی که مرتب به من سر میزنی. همین وب و هم اینستا. دوستت دارم

ممنون عزیزم، یعنی انگلیسی را عربی صحبت میکنی؟؟؟خیلی انگلیسی لازمم اما نمیدونم چه کنم؟ نه وقت کلاس هست نه حسش، انشالا یک راهی پیدا میشه،
قربونت عزیزم، وبلاگ تو از خانه هعای مورد علاقه منه، حیف که کم مینویسی آی لاویو تو.

غزال یکشنبه 12 مهر 1394 ساعت 10:29 http://yaldayeshab.blogsky.com

مرمر منم ازینهمه رازداری عمو شوکه شدم:))
خوشحالم که تو اینکار جدید حاشیه نداری:*
تسلیت و امید به برگشتن هرچه زودتر آرامش برای دوست عزیزت...

والا عمو روی هرچی دهنه قرصه سفید کرد.
تا حالا که خوبه فقط کار داره هاااااا، کار.
از طرف دوستم هم ممنون عزیزم.

سپیده مشهدی شنبه 11 مهر 1394 ساعت 14:21

پست طولانی بود نخوندم
پست های قبلی رو هم هنوز وقت نکردم بخونم
میدونم میدونم...تو روحممممممممممم
انشالله سر فرصت قراره 1228965765 وبلاگی که میخونم و هر کدوم896200582000000000 پست گذاشتن رو بخونم
اولویت با پست های عکسی و کوتاه

سپیده خیلی مواظب روحت باش، هم روح خودت هم عمه ات، معلوم هست تو کجایی؟؟؟
نمیتونم عکس بزااااارم،

سهیلا جمعه 10 مهر 1394 ساعت 08:27 http://nanehadi.blogsky.com

مبارکه کار جدید.برای تقویت زبان نوار و موبایل استفاده کنید.چون وقت ندارید یادگیری از طریق گوش بهترین راهه

ممنون عزیزم، مجبورم از موبایل استفاده کنم، دنبال فایلهای مناسبم برای تقویت مکالمه.

مگهان پنج‌شنبه 9 مهر 1394 ساعت 20:49

بهترین خبر دنیا بود امروز بابا شدن عموی جانمون!
برای شما هم خوشحالم که لازم نیست با حواشی بجنگی و اعصابت رو بیهوده خراب کنی...
عزیزکم...ایشالا ایشالا حجم کار کمتر شه و شمام به کار و محیط خو بگیری ...


+ تسلیت ....به کی ؟! خدایا...

مگی، سورپرایز قشنگی بود، ممنون عزیزم، امیدوارم این روزهای تازه واردی زودتر بگذره.
دوست عزیزی داره روزهای سختی را مبگذرونه،

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.