مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

بیخوابی

  یک وقتهایی، تو اوج کلافگی، یک نشانه، یک خبر خیلی کوچک، از بودنش، خوب بودنش، سالم بودنش، میتونه تمام آرامش دنیا را به وجودت سرازیر کنه.

نظرات 7 + ارسال نظر
هدی32 سه‌شنبه 23 تیر 1394 ساعت 09:46

سلام مریمی عزیزم
امان از بی خوابی هر وقت نصف شب بیخواب میشم ناخنهای هستی میگیرم بیچاره
خوب و خوش باشی دوستم

وااااا، بیچاره هستی، به ناخنهای بچه چکار داری؟ممنون عزیزم

سهیلا دوشنبه 22 تیر 1394 ساعت 18:36 http://nanehadi.blogsky.com/

مریم عزیز. منم تا قبل از عید اینجوری بودم. الان بهترم

خوشحالم که بهترین

اف دوشنبه 22 تیر 1394 ساعت 13:34

امان از این بی خوابی
چه چیزایی به یاد آدم نمیاره لامصب!

یعنی انگار یک فیلم با سرعت بالا از تمام مزخرفات زندگیم ساختند، موقع بی خوبی هی تکرار میشه جلوی چشمم.

سپیده مشهدی دوشنبه 22 تیر 1394 ساعت 10:51

درود به مریمک عزیزم
من دیشب ولی مثل اسب خوابیدم

سلام دختر مماغ قشنگم، نوش جونت خواب اسبانه.

عمو دوشنبه 22 تیر 1394 ساعت 08:31

از صمیم قلب .... بهترین ها را برای شما آرزومندم

اگر اون سال تولد گوشه وبلاگتون را نمیدیدم، یک موقعهایی جدی جدی فکر میکردم عموی راستی راستی هستین، از اون عمو بزرگها. از صمیم قلبم ممنون.

ﻓَﺮے ﻣﺂ دوشنبه 22 تیر 1394 ساعت 08:13 http://godsblessing.ir/

به قول خان بیام برات ؟

فریما من باید عین تراکتور کار کنم تا مغزم لحظه ای خلوت نشه، به محض لحظه ای بیکاری مزخرفات هجوم میارن تو مغزم و ...بی خیال.

بانو سرن دوشنبه 22 تیر 1394 ساعت 05:11 http://serendarsokoot.blogsky.com/

خوش خبر باشی

انشالا

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.