سلام
به لطف بانوی مزرعه دار که زیر آفتاب داغ مشغول کار بود توت فرنگی چیده ام، آنقدر ذوق کردم که بقیه ماشینها هم سطل به دست روانه مزرعه شدند.
مثل دختربچه های لوس که با هرچیزی جیغ میزنند، دست به جوجه اردکها زدم و ذوق زده از نرمی تنشان جیغ زدم.
بوته های سیر را از زمین درآوردم و مست شدم از بوی خوششان.
زندگی کردم این روزها را.
*شمال عجیب بوی آشنا دارد، تپش قلبم خیلی لوس بالا میرود.
اتفاقا چه وقت خوبی هم اومدی شمال الان فصل هر چیز خوشمزه آیه باغ هلو آلوچه توت فرنگی سیر سیب زمینی و یه عالمه چیز دیگه
به جای منم خوش بگذرون حسابی
همه چیز خوبه، فقط گاهی کمی گرما آزاردهنده هست. ممنون، شما هم هرجا هستی خوش بگذره