مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است


کم کم آخر وقت کاری نزدیک میشه،روزهای پنجشنبه هرچقدر سرکار اومدن سخته،در عوض به دلیل نبودن خیلی از نیروها،راندمان کاری و آرامش بیشتری وجود داره. میخواستم میزم را جمع و جور کنم،یاد یکی از چالشهایی که خیلی مه قبل تو دنیای مجازی دیده بودم افتادم که خواسته بودند یک عکس از میز کارشون گذاشته بشه. میز کار من در تمام طول روز بسیار شلوغه و دقیقا مشابه اتاقم تو سالهای تحصیل میشه. اگر خلوت بشه هییییچ کاری نمیتونم انجام بدم و البته مشخصه که همانطور که مامانم با اوضاع اتاقم کنار نمی اومد،مدیر5s هم با بنده کنار نخواهند آمد. 5sچیه؟بی خیال،جیز داغون و رو اعصابیه.


آخر هفتتون خوش



نظرات 2 + ارسال نظر
سرن یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 00:46 http://serendarsokoot.blogsky.com/

یعنی ما تکون می خوردیم می خواستیم یه نفس بکشیم تو شرکت، ملیسا می گفت: بچه ها وقت 5S اه! هفته دو سه بار فایو اس داشتیم بخدا
یعنی شما برای فایو اسم مدیر دارین؟

بله،ما کلا واحدش را داریم با یک مدیر خشن.

مگهان جمعه 7 خرداد 1395 ساعت 11:07 http://meghan.blogsky.com

عاشق اون رو چیز رو اعصابیه گفتنت شدم مریم...
چقدر دوس داشتنی هستی:))

وضعیت اتاق منم همونجوریه، مامانم هربار بیشتر از پیش برام متاسف میشه!

ممنون از لطفت دختر رشتی، کلا آرامشی که در اتاقها و میزهای شلوغ هست، در هیچ کجا پیدا نمیشه.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.