مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

سلام

صبح زیبای شهریوریتون به خیر

میگما، هرموقع حس کردید  که روح و روانتون از فضای و عجیب غریب اقتصادی این روزها خسته است و ارامش لازم داره، کمی صبح زود بیدار بشید و بوی خوش صبحگاهی شهریور را ببلعید.  یک عالمه به ته نشین شدن سوالهای ریز ریزی که تو ذهنمون میچرخه و تکرار میشه کمک میکنه،از اینها که اینطوریه:

چرااا؟ مگه میشه؟ آخه چطور؟ چه اتفاقی  می افته؟ قراره چی بشه؟ چکار کنیم؟؟؟

همه اینها را میزنه کنار و یک حس خوب تو ذهنتون به جریان میندازه.

بازهم صبح زیبا و محشره شهریورتون به خیر و خوشی.

*عطر پاییز زیبا حس کردید؟


نظرات 3 + ارسال نظر
پویا شنبه 17 شهریور 1397 ساعت 13:05

شوخی بود دیگه:
اشاره ای بود به گوشه ناخن پریدن ( تو پست قبلی بهش گفته بودین عذاب الهی) و شیرجه در استخر کم عمق و درگیر شدن با سرخوردن مادربزرگ و امثالهم....

سلام
راست میگیدها، کامنتتون را که خوندم متوجه شدم

سارا پنج‌شنبه 15 شهریور 1397 ساعت 17:42

سلام مرمر جان
چه توصیف های قشنگی
مریم جان امکانش هست از رژیم غذایتون یه ذره بیشتر صحبت کنید،یعنی می خوام بیینم تقریبا ظهرها برای ناهار چه نوع غذاهایی را می خورید و برای شام هم همینطور و اگر شام نمی خورید عصر یه چیز مختصر می خورید (درحد یه چایی با بسکوییت و از این جور نوشیدنی ها)
ممنونم

پویا چهارشنبه 14 شهریور 1397 ساعت 09:43

سلام، صبح شما هم بخیر و دل انگیز
توصیتون گرجه زیباست ولی من یکی که در حال حاضر به یک خواب تا لنگه ظهر نیازمندم از بس که کمبود خواب دارم.

چه خوب که امروز عذاب الهی نداشتین و فقط زیبایی ها رو دیدین

سلام
آخر هفته بخوابید انشالا، عذاب کجا بود؟؟؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.