مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است


یک اهنگ که اتفاقی میشنوی و اتفاقی به دل میشینه:

از تو ای عشق در این دل چه شررها دارم

یادگار از تو چه شب ها ، چه سحرها دارم

با تو ای راهزن دل ،  چه سفرها دارم

گرچه از خود خبرم نسیت ، خبر ها دارم

 

تو مرا واله و آشفته و رسوا کردی

تو مرا غافل از اندیشه ی فردا کردی

 

آری ای عشق تو بودی که فریبم دادی

دل سودا زده ام را به حبیبم دادی

بوسه ها از لب یارم به رقیبم دادی

داروی کشتن من یاد طبیبم دادی

 

آری ای عشق تو بودی که فریبم دادی

دل سودا زده ام را به حبیبم دادی .

حامد نیک پی

نظرات 1 + ارسال نظر
سرن یکشنبه 2 اسفند 1394 ساعت 18:46 http://serendarsokoot.blogsky.com/

مرسی از تقسیم این لذت!

خواهش میشه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.