مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

Aqua ...

سلام

روز یکشنبه، بلاخره فرصتی پیش اومد برای تفریح به پارکی نزدیک هتل برم، هرروز در مسیر کارخانه به هتل از روبروی این پارک گذشتم و بلاخره فرصت پیدا شد. تمام زمان حضورم در پارک لذت بردم، از شنا کردن زیر آفتاب ملایم و البته ترشح آدرنالین در اثر سر خوردن توی سرسره های وحشتناک پارک. اینقدر غرق لذت بودم که نفهمیدم دارم چه بلایی سر خودم میارم، یک جوری سوختم، یگ جوری سوختم که توی این چند روز لباس پوشیدن ، شده بزرگترین معضل دنیا , تمام سلول‌های پوستم و عمق وجودم درد میکنه، یک جوری به غلط کردن افتادم که تا عمر دارم سراغ پارک روباز نمیرم.


نظرات 2 + ارسال نظر
Negar دوشنبه 18 تیر 1403 ساعت 02:20 https://zanekhoshbakht.blogsky.com/

خوشا پوستی که توی خوشگذرونی کنده بشه.
زود خوب شو. فدااا

به معنی واقعی دهنم سرویس شده تو این هفته ولی ، لحظه لحظه اش را دوست داشتم

ویرگول پنج‌شنبه 14 تیر 1403 ساعت 21:24 http://Haroz.blogsky.com

چه عالی که انقدر بهت خوش گذشته
از ایوروشه افتر سان آلوورا بگیر مثل آب رو آتیشه

بله خیلی خوش گذشت اما پوستم حسابی کنده شدت. متاسفانه با راههای جلوگیری از سوختگی هم آشنا نبودم. انشالا از راهنماییتون استفاده میکنم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.