سلام
گیج و ویج شروع هفته جدید فرنگی و میان هفته وطنی هستم. تمام روز گذشته ، به عنوان روز تعطیل، در خدمت جلسات تمام نشدنی مدیریت ارشد بودیم و انگار نه انگار که تنها روز تنفس در میان هفته بود. خدا را شکر صبح زود ، فرصتی برای تن زدن به آب و آرام کردن ذهنم پیدا شد(صبح زود برای عدم روبرویی با پرسنل ایرانی خودم که حاضر در تیم هستند).
چند روزی به خونه برمیگردم ولی داستان ادامه دارد. در تلاشم همسفر وپسرکم همراهم برگردند، انشالا که بشود و همسفر قبول همراهی کند.
روزگاری شده امسال برایم، دلم روتین زندگی ام را در خانه میخواد. سبزی چیدن از باغچه، فلفلهای قشنگم، گیلاسهایی که همسفر از پشت دوربین نشانم میدهد، عطر خوش پیازداغ، خرد کردن سبزیجات روی تخته.
بدی حالم همبن هست که همبن دل، غرق شدن و پیش رفتن در پروژه های مزخرف و جذاب کارخانه را میخواهد و جلو رفتم و جلو رفتن.
حال وهوایی دارم ، مزخرف.
انشالله که بتونی لحظات شیرین و سرشار از آرامشی رو تو خونه ی قشنگ سپری کنی مرمرانه
ممنون، انشالا که درونم آرامش بگیره، وقتی قلب آدم آروم باشه، هرجاباشی آرامش میاد سراغت.
دعا کنم درونم ، قلبم آرام بشه.
خسته نباشی
سلامتیت مستدام
امیدارم زودتر به روتین زندگیت برگردی و کیف کنی با پسرت و خونه ی خوشگلت
,سلام عزیزم، ممنون از لطف ومهربونیت.
امیدوارم، انشالا
دلم ضعف رفت برای خونه ت
برای درخت گیلاس و شکوفه های دلبرش
برای فلفل های باغچه
من اون حیاط را با هیچی عوض نمیکنم ولی خب میدونم که برای این همه سختی کشیدن دلایل محکمی داری
موفق باشی عزیزجان
حدود یک سال هست تو این خونه جدید مستقر شدیم، قبول این جابجایی سخت بود اما اتفاق افتاد و الان حال همه توی خونه جدید خیلی خوب هست، به خصوص با دیدن اولین محصولات و البته که من نیستم توی خونه برای لذت بردن. از راه دور شنونده هستم. اما امیدوارم به گذشتن این روزها و برگشتن روزهای آرام به خانه .
ممنونم برای انرژی خوبت