سلام به روی ماهتون ، به حال و هوای قشنگ پاییزیتون
نگفته بودم دیگه با سرویس شرکت نمیرم؟با دو همکار دیگه یک ماشین گرفتیم، صبحها حدود چهل دقیقه دیرتر از منزل خارج میشم و وای از این چهل دقیقه.
پسرکم را با بوسه بیدار میکنم، آنقدر میبوسمش و آنقدر ناز میکند که هردو فول انرژی میشیم اول صبحی، اسپری آبی و سبز را با ادا و اصول به حلقش میفرستم، پوست خشکش را پماد میزنم و عشق میکنم و به همراه پدرش روانه میشود.هرروز صبح بلند بلند میخونیم: هورا هورا، امروز صبح مامان میره کارخونه، نیما میره مهدکودک، بابا میره دانشگاه ، آخر هفته ها بلندتر و شادتر میخونیم که هورا هورا، نیما نمیره مهدکودک و ...
آرزوی حال خوب دارم برای هممون، برای همه، آرزوی حال خوش.
*میگذره این روزگار تلختر از زهر