مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مریم و زاپاس

بلاخره یازدهمین شب هم رسید و  فکرش را بکنید چطوری رسید؟توی یک ترافیک جهنمی اونطرف کرج باشی و از آنجاییکه مشنگانه هیچ چیزی در مورد فیلمها امسال نخوندی تا مثلا ذهنیتی نداشته باشی و اصلا نمیدونی قراره چه معجونی ببینی، اصرار داری که خودت را برای شب آخر به سینما برسونی و اییییی خدا، حیف از آنهمه نقی که به جان همسفر زدم که چرا ترافیکه، چرا دیره،را راه جدید پیدا نمیکنی، اصلااااا تو از اولش هم تمیخواستی فیلمها را ببینی، اصلا من سال دیگه تنهایی بلیط میگیرم و....اینجانب با دیدن لیست هنرمندان عزیز احساس کردم عید است و در منزل هستیم و همسفر جان مشغول دیدن پایتخت نمیدونم چند است و وااااای خدا، شاید پنج دقیقه هم نگذشته بود که زیر گوش همسفر جان گفتم، آباریکلا پاشو بریم ، جان من پاشو بریم، من مبخوام استیج ببینم‌ ،پاشو و مرغ همسفر هم که در نتیجه نق نقهای بنده در ترافیک یک پایش را از دست داده بود هی دست منرا محکم گرفت و‌گفت فیلمت را ببین، فیلمت را ببین. هی در دلم به خودم ناسزا گفتم که ببین، ترافیکها بی دلیل نبود، قرار بود با ذهنیت ده شب گذشته پرونده فیلمهایت بسته شود نه با این طنز شادمانه تلویزیون پسند و مزخرف. خلاصه قسمت بود حال بنده اینچنین تو قوطی. برود و بیرون هم نیاید و دو ساعت تمام یک فیلم تمام خنده به جبران تمام اشکهایی که تو چند شب ریختم ببینم و دلم را به هنرپیشه فسقلیه فیلم خوش کنم که کپی برادرک در روزهای ۷-۸سالگی بود و اتفاقا در موقع خروج از سالن هم با او روبرو شدیم و بنده تو رودربایستی ذوق جوجه  سوپراستار فیلم مجبور شدم لپش را هم ناز کنم و به قول همسفر خوشحال باشم از اینکه میتوانم روزی روزگاری پز بدهم که در روزگاران قدیم توانسته ام از نزدیییییک لپ یک سوپر استار را بکشم.

و اما بلاخره چند شب بدو بدو آماده شدن و هی بحث فیلمانه و نقدانه و مشنگانه تمام شد، خدا رارشکر امسال خیلی خیلی بهتر از پارسال  بود و‌ هرشبش شبیه این شب آخر نبود که من عمه و روح و روان خودم راگلباران کنم، امسال خیلی خیلی سورپرایز شدم از پخش فیلمها تو همین بیخ گوشمان، امیدوارم این اتفاق ادامه داشته باشه و سال بعد دوباره یک عده خواب جدیدی نبینند، بازهم امنیدوارم تا آن موقع پرسنل سینما پرشیا کمی حرفه ای تر شده باشند و اوضاع اینقدر نابسامان نباشد، آقا هر شب هرشب بحث و‌جدل سر بلیطهای چندبار فروخته شده که البته ظاهرا مشکل از جشنواره بوده و به سینما مربوط نبوده.


نظرات 5 + ارسال نظر
سهیلا جمعه 23 بهمن 1394 ساعت 17:32 http://nanehadi.blogsky.com

خدا رو شکر که در کل راضی بودید.

ممنون

سحر خانمممممممم جمعه 23 بهمن 1394 ساعت 17:16 http://maloosak.69.mu

سایت خیلی قشنگی ساختید...خیلی خوشحال شدم دوباره به وبتون اومدم
865168

فاطمه جمعه 23 بهمن 1394 ساعت 12:05 http://donyayekoochakeman.blogfa.com

جدا صبر زیادی دارید که میرید جشنواره!

خیلی به صبر مربوط نمیشه، بیشتر صحبت سلیقه هست.

سپیده مشهدی جمعه 23 بهمن 1394 ساعت 11:36

درود و نور به مریمک عزیزممممممممممممم
الان تو وب عمووووووووووووووو کامنتت رو خوندم
سلام به مریم همسر همشهری مشهدی
به به...جشنواره...به به فیلم

نور و درود به روی ماه خودت عزیزم.کلا به به به هرچی که در دسترسه. ماچ به روی ماهت دختر مشهدی.

mohammad جمعه 23 بهمن 1394 ساعت 11:01 http://medadtrash.ir

very good

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.