مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

عالم گیجی

سلام

پنج روز هست برگشتم به زندکی تقریبا معمولی، فیزیکی برگشتم اما روح و روان و مغزم هنگ هست، انگار یک شوک پنج ماهه تازه داره اثراتش را نشان میده، از کابینت خونم خبر ندارم، چیدمان یخچال گیجم میکنه، فضای محیط کارم عجیب و غریب هست، خلاصه یا همه چیز یک جور دیگه هست یا من جور دیگه شدم و هنوز برنگشتم به تنظیمات اولیه.

به پسرک قول دادم امروز کمی زودتر برم خونه و بریم تولد دوستش، همین امروز داره از زمین و زمان جلسه ایجاد میشه، انشالا که شرمنده جوجه نشم.

میام انشالله 

نظرات 1 + ارسال نظر
ویرگول چهارشنبه 4 مهر 1403 ساعت 20:49 http://Haroz.blogsky.com

امیدوارم که رسیده باشی به جوجه جان
رسیدنت هم بخیر

رسیدم، ممنون از مهربونیت

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.