سلام
تویی سرویس به سمت خونه میرم, ، به دلیل جلسه مزخرف ذکر شده، امروز دیرتر میزم، خدا را شکر راننده اسنپ ، کولر روشن کرده. مدتی هست راننده های بسیار عالی اسنپ به تورم میخوره و با تمام وجود امتیاز بالا میدم خدمتشون.
*پسرکم با مهد جدید تقریبا اوکی شده، احساس میکنم تحت تاثیر جو مهد جدید آرومتر شده.فقط یک فحش جدید یاد گرفته، با گوشه چشم نگاه میکنه و یک کثافت غلیظ تحویلم میده، تلاش میکنم عکس العمل نشان ندم ولی نمیشه که.
*کارهای خونه جدبد، بسیار به هم پیچیده ، هم مالی هم غیر مالی، فشار زیاد به همسفر میاد برای پیگیریها و متاسفانه کار زیادی از من برنمیآید.
*از شوخی مزخرف جلسه صبح بسیار حالم گرفته است، اما تلاش کردم بگذرم، مثل خیلی قبلترها که گذشتم، میدانی درد داره که تمام خودت را بگذاری ، تمام تلاشت را داشته باشی،ژست مدرنیته و بروز بودن ببینیاما بارها و بارها موقع انتخاب واولویت سنجی کنار رانده شوی، توی جلسه سهم تو بشه شوخی آشپزخونه ای و سهم دیگران سوال تخصصی. میگذرم اما دهان اینها را سرویس میکنم .
*مدتی هست که قبول کردم من نمیتونم مزخرفات زندگی را حذف کنم، یا کم کنم، اما میتونم غلظت و درصدش را کم کنم ، یک فیلم کوتاه بود که با اضافه کردن یک پارچ آب به لیوان پر از گل و لای، هی غلظت کثیفی را کمتر میکنه، اینروزها دائم توی ذهنم یکپارچ آب هست.