سلام
صبح زیبای بهمن ماهتون با این آسمون فوق العادش بخیر باشه انشالا
صبحی که با پسرک شروع بشه قطعا یه صبح فوق العادس فقط به دلایلی کمی چاشنی کمردرد داره. فکرش را بکنید قبل از من بیدار شده، تمام وقت چسبیده به بغل من بوده، گرمای وجودش به پوستم خورده، صدای طپش قلبش را شنیدم، سرش توی شانه ام بوده و عشق به وجودم تزریق کرده و البته تو همین مدت و با همین حالت برای شرکت آماده شدم، شیشه شیر پسرک را شستم، زیتون برایش شستم تا اول صبحی میل کنه، نی نی هم از تلویزیون دیدیم، سگهای توی کوچه را تماشا کردیم، پوشک و لباس هم تعویض شده، توی بغل هم با یک آهنگ خیالی نانای کردیم و ماشالا الان مریم با یک کمر دردناک و البته حال شنگول توی سرویس نشسته، پسرک هم گریان توی بغل بابا مامانش را بدرقه کرده.
فعلا
منم عاشق اینم که پسرم صبحا زود بیدار میشه.
کاش فقط این قسمت گریه نبود. البته پسر من، میره مهد کودک
با هم می رقصیم،اهنگ می خونیم، کلی مامان و پسری کیف میده.
خدا حفظشون کنه
عزیزم انشالا حال دل خودت و پسرت همیشه خوب باشه.