یک موقعهایی اینکه بنشینی روی صندلیت و همه سلولهای وجودت را تا جاییکه میتونی بکشی، انقدر حالت را جا میاره که هیچی باهاش نمیتونه رقابت کنه، اصلا هم مهم نیست که دوربین بالای سرت داره ابراز وجود میکنه.
هدی جان، این لبخند تو برای ناخنهای برباد رفته من است؟
هدی جان، این لبخند تو برای ناخنهای برباد رفته من است؟