مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

سلام

الهی که خسته نباشید از شلوغیهای تعطیلات و خوش گذشته باشه. چند ساعتی میشه که تو جاده های سبز و بهشتی در حرکت هستیم و علی رغم کمردرد و گردن درد که امانم را بریده، دوست ندارم چشم از جاده بردارم، از بس که محشر است و فوق العاده. به لطف یوتیوب بدون فیلتر و گنجینه آهنگهای نابش تمام کودکی و نوجوانی را با برادرک شخم زدیم، مرزها را صرفا با یک تابلو پشت سر گذاشتیم و بی خیال داستانهای پشت پره اسم و رسمهای بزرگی که دیدیم سفر کردیم و   انشالا هفته جدیدی را باید شروع کنیم. حدود سه هفته دیگه هنوز همراه همسفر خواهم بود و انشالا بعد از ان ادامه کار و زندگی.

سفر کوتاه و خوبی داشتیم. در تمام عمرم با این حجم آدمهای مختلف از ملیتهای مختلف روبرو نشده بودم و دیدن خوشان و رفتارهایشان تجربه ای بود برای خودش. یک چیزی را باور داشتم، ایمان آوردم، تمام دنیا آسمان یک رنگ دارد و فقط و فقط درون خودم هست که دنیایم را تغییر میدهد، دعا کنیم که هیچ وقت مجبور نشویم بر خلاف میلمان زمینمان را عوض کنیم.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.