مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

 عصبانیم، ناراحتم ، از خودم بیشتر از همه،سرکار اشتباه کردم، بد اشتباه کردم.

نظرات 3 + ارسال نظر
سرن سه‌شنبه 29 تیر 1395 ساعت 13:20 http://serendarsokoot.blogsky.com/

خوب تو هم آدمی، ماشین که نیستی کالیبره بشه و بعد خیال آدم راحت! اشتباه حتی از نوع خیلی خیلی مسخره اش گاهی برای متخصص ترین ها هم پیش میاد!

اشتباه یکبار، دوبار، سه بار،....اشتیاهای من همه تکرارین سرن، درست نمیشن.

عمو سه‌شنبه 29 تیر 1395 ساعت 11:51

سلام مریم عزیز
می دونم عصبانی هستی، می دونم نارحتی، حق هم داری ... اشتباه کردی ... اما یک مدت بعد ... خودت رو ببخش ... اشتباهت رو تبدیل کن به تجربه ... یه بستنی برای خودت بخر ... مهمون عمو

سلام عمو، متاسفانه شبیه این اتفاق بازهم پیش آمده و نتونستم مانع تکرارش بشم، البته اینبار واقعا درس داشت، انشالا دفعات بعد، بهتر کنترل میشه.
بستنی با طعم قهوه را همان دیشب گرفتم، مهمان همسفر فعلا، تا بعدا با شما حساب کنیم، عجب حال آدم را دگرگون میکنه این معجزه شیرین.

هدی دوشنبه 28 تیر 1395 ساعت 13:57

سلام مرمری چی شده نگران شدم اخی هیچ وقت صبح پست نمیذاشتی

هدی جانم، گذشت، بد بود ولی گذشت.نگران نباش، منکه نق زیاد میزنم.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.