سلام
صبح قشنگپنجشنبتون به خیر
تو تایم استراحت کلاس به همسفر زنگ زدم، بی انصاف هنوز خواب بود. جیگرم سوخت، امروز من ۵ صبح بیدار شدم و مست و ملنگ اومدم سر کلاس، اونوقت ایشون انگار نه انگار که زنش، تاج سرش، عشقش، کله سحر پاشده رفته کلاس.
جایتان خالی، سر کلاس، بدبوترین و بدمزه ترین چای عمرم را خوردم، باورم نمیشه، کسی بتونه چای را اینقدر بدمزه و بدبو درست کنه.
من برم، زمانم تمام شد.
*کلاس خیلی خوبه، حداقل دلم نسوخت که استخر پنجشنبه ام پرید