مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

سلام

اینجایی که من هستم از دیشب باران باریده، مثل خیلی جاهای دیگه که شماها هستین. تو هوای بارانی بیرون اومدم تا قدمی بزنم و حال و هوایم را زیر باران جلا بدم. چند لحظه ای هم میشه که به افق اینجا دارند اذان میگن با صدای زیبای اقایی که اسمش را فراموش کردم.

از صبح تو مغازه ها و فروشگاهها دنبال چمنو میگردم با طرح صورتی و کیتی.سفارش بهار جانم هست برای عیدی. چمدان و سمنو را قاطی کرده و هربار سروغ چمنویش را از من میگیرد.

همه چمدانهای کودکانه چرا آبی رنگ شدند؟

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.