مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

سلام

نمیشه انتظار داشت که همه شب چهارشنبه سوری پست گل و بلبل و شادمانی بگذارند. گاهی میشه شبی مثل امشب مثل زهر باشه. قربون خدا برم تو این جهنم شهر حتی یک نفر اشنا هم نداری که بتونی بری در خونش را بزنی و بگی میشه امشب که انگار شب مرگ‌منه بیام تو خونه شما و تنهایی دق نکنم!!!

.

.

.

*الهی میشود سال بعد، اگر بودم اینقدر تلخ نباشد، اینقدر تنهایی نباشد، اصلا منی نباشد، چقدر کشش میدهی این مثلا زندگانی را.

*جان عزیزتان بی خیال. خصوصی هم چیزی نگلارید، یک جایی از دلم بد درد میکند.خوب کردنش را هم بلد نیستم، اینجا که مینویسم آرام میگیرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.