مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

جمعه ای که تمام شد

سلام

شب جمعتون بخیر باشه الهی

جمعه شب که میشه، همینطوری که موچین به دست (به اینکار اعتیاد دارم) جلوی آینه دنبال ریز ریزهای پشت ابرو میگردم، هفته پیش رو را تو ذهنم بازسازی و پیش بینی میکنم. برنامه های مهم کاری، برنامه های مهم شخصی، تلفنها و تبریکات خانوادگی که همه را خواهرک هی تاکید میکنه که یادت نره به این و  اون زنگ بزنی(در ۹۹ درصد مواقع یادم میره و چندباره یادم میندازه) و البته در کنارش کارهایی که نباید انجام بدم (معمولا من نبایدهای زیادی دارم) خلاصه هر چیزی که تو ذهنم پررنگه، یک جورهایی تو ذهنم میچینم و مثلا آمادگی روحی و روانی را تو خودم ایجاد میکنم.

امشب خیره به آینه که بودم، ذهن  و خیالم پرواز کرد، نه به کارهای خودم، نه به تکرارهای کاری،نه به همه روتینهای هفتگی ،  به حال و هوای سخت عزیزی.

گاهی دیگری که توی درد می افته، انگار یکی آب یخ میریزه روی سرت و حالتو جا میاره که چقدر الکی الکی زندگی را سخت میگیری.

تو خط اَبرو رفتم و فاجعه ساختم، همچین خوشگل تو عالم هپروت کج و داغونش کردم.

دردها میگذرند، روزهای سخت هم‌میگذرند  ایکاش که برای تو راحتتر بگذرد. 

*با جو کدبانوگری امروز نزدیک بود خانه را به آتش بکشانم. گفته بودم قصد سرو کله زدن با فر و دسر سازی و قرطی بازیهای این مدلی دارم؟ به عشق تیرامیسو برای اولین بار ساختمش. نمیدانم کجای کار قرو قاطی شد و فر  آتش گرفت . خدا را شکر همسفر بود،  چون تنها عکس العمل من در مواقع بحرانی خشک شدن است و از کار افتادن تمام اندامهای حرکتی است.لیدی فینگرهای در حال پخت را با سختی نجات دادم اما کل آشپزخانه به فنا رفت.

الکی نمیگم اما باور کنید طعم نهایی دسر که از میان آتش و دود و خاکستر بیرون آمد فوق العاده شد.

نظرات 2 + ارسال نظر
سرن شنبه 16 دی 1396 ساعت 13:30 http://serendarsokoot.blogsky.com/

خسته نباشی هنرمند ابرو درست کن!
منم اوایل با لیدی فینگر درست می کردم اما یه بار که به پیشنهاد عزیزی، با پتی بور مینو درست کردم گفتم چه کاریه اینم خیلی خوشمزه اس!و از اون به بعد دیگه شد یه دسر راحت !
دوست داشتی یه بار امتحان کن

تشکرات عزیزم. در خواستی داشتی در خدمتم.
والا فعلا فاز دسر سازی کلا پریده. انشالا روبراه که شدم با این بیسکوییت امتحان میکنم

مریم شنبه 16 دی 1396 ساعت 00:37

کاش همه چی مثل خراب کردن ابرو بود بعد یه مدت دوباره میشه مثل اولش.منم امروز واسه تولد شوهرم کیک درست کردم

البته تا اون مدت بگذرد دل ادم خون میشود.
خسته نباشید.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.