مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

سلام خسته نباشید

یک‌پنجشنبه ای میگذرانم جایتان نه خالی. اینطور که کارهایم حلزونی پیش میرود خدا میداند کی به خانه برخواهم گشت. چشمتان روز بد نبیند عینکم را خانه جا گذاشتم الان از یک طرف  چشم درد و از طرفی هم کمر درد  به علت بیشتر از ده ساعت نشستن، امانم را بریده.

مدارکی  که در حال ساختنش هستم (دقیقا ساختن)، مربوط به دوران وزوزک میرزا بوده و نمیدانم این داده ها را دقیقا از کدوم جهنم باید پیدا کنم.

*همسفر جان نزدیک صبح رسید و در خواب دیدمش و الان هم کلی از من شاکی هست که هتوز بعد از گذشت ایییییین همه سال نتوانستم یک تعادل خانواده پسندی بین کار و زندگیم ایجاد کنم.

*شماها خوبین ؟

نظرات 2 + ارسال نظر
samira شنبه 4 آذر 1396 ساعت 09:37 http://sama92.blogfa.com

خدابه همسفرت صبرزیادبده برای تحمل نبون های تو والبته قدرشناسی که امیدوارم داشته باشه
ما هم خوبیم اما تو باورنکن...

خدا کلا به همسفر باید صبر بدهد برای همه چی.
خوب باش دخترجان

سپیده جمعه 3 آذر 1396 ساعت 06:43

سلام عزیزم و واقعا خسته نباشی
صدای منو از شرکت میشنوید الان کله سحر روز جمعه و شروع کار تو یک روز تعطیل
و اما عزیزم بازم خدا روشکر کن من که کلا باید بتونم کار چند نفر رو تو همون ساعات کاری انجام بدم نتونم هم مشگل خودمه خانم برنامه ریزی کنید .اخه یکی نیست بگه هفت ساعت هفت ساعته من چطوری کشش بدم و در نتیجه من در نقش کوزت همه کارهامو میزنم زیر بغلم هر روز بعد از شرکت ادامه کارها در منزل بدون کوچکترین قدرشناسی ،تشکر یا بحث مالی انجام میدم همینننننننن
صبحتون بخیر و شادی روز تعطیل بسیار خوبی در کنار خانواده داشته باشی عزیزم

خسته نباشی خانوم. انشالا که تنت سالم باشه و پرتوان برای انجام کارهای سخت سخت

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.