مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است


باران میباره، نم نم و بوی خوش خاک خیس خورده محوطه بیرون از کارخونه حسابی پیچیده تو اتاقم.دلم قدم زدن میخواد تو مثلا، بالا پایین کردن ولیعصر، بلوار کشاورز. هرجایی غیر از این بیابان زشت.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.