مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

مرمرانه

ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز.... تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است

سلام

از آخرین مرتبه ای که من بدون همسفر تو خونه بودم خیلی گذشته. امروز که پیغام داد مجبوره تا دیروقت بیرون از خونه باشه، اولش کلافه شدم. چون کلی کار انجام نداده داربم و فردا شب هم مسافریم. ولی کمی بعد حس خوب تو خونه تنها بودن و در را رویش باز کردن به سراغم اومد. شنیدن صدای ماشین که میاد تو پارکینگ و باز کردن درب خونه قبل از زنگ زدن، از دوست داشتنیهای منه.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.